اگرچه تحقیقات روابط بین مشکلات هماهنگی حرکتی و مشکلات روانشناسی در کودکان مدرسهای، از جمله مشکلات عاطفی و رفتاری را نشان داده است، تغییرات طولی در این مشکلات در کودکانِ مبتلا به مشکلات هماهنگی حرکتی به طور کامل درک نشده است.
اهداف: هدف مطالعه حاضر شناسایی الگوها در مسیر مشکلات عاطفی و رفتاری در کودکان مدرسه ای مبتلا به مشکلات هماهنگی حرکتی و تبیین تأثیر ویژگی های همزمان عصبی- رشدی بر وقوع و دوره این مشکلات می باشد.
یافتههای ما بر اهمیت ارزیابی مشکلات عاطفی و رفتاری و ویژگیهای همزمان عصبی- رشدی در کودکان مبتلا به مشکلات هماهنگی حرکتی در اوایل دوران ابتدایی تأکید میکند.
مشکلات هماهنگی حرکتی (مانند، افتادن یا برخورد با اشیا، کندی و عدم دقت در استفاده از ابزارهایی مانند قیچی، و مشکلات با دست خط یا دوچرخه سواری) اغلب در نمونه های جمعیت عمومی کودکان گزارش شده است و شکل وخیم این مشکلات به عنوان نشانه های اصلی اختلال هماهنگی رشدی(DCD) طبقه بندی می شود )انجمن روانپزشکی آمریکایی ، 2013). شواهد زیادی نشان می دهد که بسیاری از کودکان مبتلا به DCD همچنان در طول دوران نوجوانی نیز مشکلات هماهنگی حرکتی را تجربه می کنند. علاوه بر این، DCD غالبا همراه با سایر اختلالات عصبی- رشدی، مانند اختلال طیف اوتیسم(ASD) و اختلال بیش فعالی – نقص توجه (ADHD) روی می دهد .
مشکلات هماهنگی حرکتی می تواند منجر به مشکلات هماهنگی غیرحرکتی نیز شود، مانند پیشرفت تحصیلی ضعیف، خودکارآمدی ضعیف و رضایت پایین از زندگی. تعدادی از مطالعات نشان دادهاند که کودکان مبتلا به DCD در معرض افزایش خطر مشکلات روانشناختی هستند که تأثیر منفی بر پیامدهای طولانیمدت دارد، مانند علائم افسردگی و اضطراب در نوجوانی و بزرگسالی .علاوه بر این، جریان تحقیقی نشان می دهد که مشکلات هماهنگی حرکتی در دوران کودکی می تواند مشکلات روانشناختی را در کودکان مدرسه ای، حتی در کودکان بدون تشخیص بالینی DCD ، پیش بینی کند. با این حال، اگرچه الگوهای زیادی در مسیرهای مشکلات عاطفی و رفتاری در یک نمونه جمعیت عمومی گزارش شده است، مطالعاتی که به دنبال مشکلات روانشناختی در کودکان مبتلا به DCD یا کودکان مبتلا به مشکلات حرکتی بودند، محدود است و هیچ مطالعه ای به بررسی الگوهای تغییرات طولی این مشکلات در این جمعیت نپرداخت. بنابراین، وقوع و سیر مشکلات روانشناختی در این جمعیت به طور کامل درک نشده است. شناسایی مسیرهای رشدی این مشکلات ممکن است برای شناسایی زیرگروه هایی از کودکان مبتلا به مشکلات هماهنگی حرکتی که به طور بالقوه می توانند از مداخلات روانشناختی زودهنگام بهره مند شوند، مفید باشد.
نتیجه گیری
با استفاده از داده هایی برگرفته از نظرسنجی اجتماع محور در مدرسه، الگوهای پنهان برای مسیرهای چالش های روانشناختی را در کودکان با مشکلات هماهنگی حرکتی شناسایی کردیم و تاثیر ویژگی های ASD و ADHD بر این مسیرها را تایید کردیم. یافته های ما بر نیاز به مداخله زودهنگام برای مشکلات عاطفی و رفتاری در زیرگروهی از کودکان با مشکلات زیاد روانشناختی در مدارس ابتدایی، با توجه به الگوی مسیر شدید در این زیرگروه، تاکید دارد. یافته ها ما بر اهمیت ارزیابی ویژگی های همزمان ASD و ADHD تاکید دارد. بررسی های بیشتر در یک طیف سنی گسترده تر با در نظر داشتن تاثیر دیگر عوامل، برای تایید نتایج حاضر، ضرورت خواهد داشت.